دو شنبه 24 شهريور 1404

بهروز رضوی را چقدر می‌شناسید؟

  تاريخ:بيست و چهارم شهريور 1404 ساعت 11:58   |     کد : 399894   |     مشاهده: 15
بهروز رضوی، صدای شناخته‌شده هم‌روزگار ما، که تصویرش هم برای برخی آشناست و بازیگری هم کرده، نامی فراتر از صدا و تصویر است؛ او شاعر و ترانه‌سرا هم هست.

به گزارش ایسنا، قرار است آیین تجلیل و بزرگداشت بهروز رضوی با حضور شاعران و ترانه‌سرایان از سوی کانون ادبی زمستان در روز جمعه، ۲۸ شهریور از ساعت ۱۵ در فرهنگسرای ارسباران برگزار شود.

به این مناسبت، محمد حسینی باغسنگانی، تهیه‌کننده و پژوهشگر در یادداشتی با عنوان «شاعری در لباس گوینده» نوشته است:
بهروز رضوی؛ شاعر و ترانه‌سرا، ناظری بر شش دههٔ خلاقیت ادبی
اشاره: چهره‌ای فراتر از صدا
بهروز رضوی را بیشتر مردم به‌عنوان «صدای طلایی رادیو و تلویزیون ایران» می‌شناسند؛ صدایی که در حافظه جمعی ایرانیان جا خوش کرده است. اما در پس این صدای آشنا، شاعری پرکار و ترانه‌سرایی توانمند نهفته است که در طول شش دهه فعالیت فرهنگی، آثار قابل توجهی پدید آورده. آنچه در این مقاله بررسی می‌شود، بُعد کمتر دیده‌شدهٔ اوست: شاعری و ترانه‌سرایی؛ عرصه‌ای که نشان می‌دهد رضوی نه‌فقط صدایی خوش‌آهنگ، بلکه قلمی توانا و اندیشه‌ای شاعرانه دارد.
زمینه‌های شکل‌گیری ذوق شاعرانه:
ریشه‌های خانوادگی و ادبی
بهروز رضوی در خانواده‌ای اهل ادب پرورش یافت. پدرش شعردوست بود و مادرش به ادبیات علاقه خاصی داشت و از همان کودکی، فضای خانه مملو از کتاب و شعر بود. نقل شده که او نخستین بار شعر حافظ را با صدای پدر شنید و همان‌جا شیفته موسیقی کلام شد. بعدها خود گفته بود: «شعر برای من راهی بود تا آنچه در گویندگی نمی‌توان گنجاند، بیان کنم. گویندگی ظاهر است، اما شعر درون است.»
الهام از بزرگان شعر فارسی
رضوی از نوجوانی با آثار حافظ، سعدی، فردوسی و عطار خو گرفت. در دوران جوانی، سهراب سپهری و فروغ فرخزاد الهام‌بخش او بودند. از حافظ موسیقی کلام را آموخت، از سعدی سلاست بیان را، از فروغ صداقت عاطفی را، و از سپهری تصویرسازی طبیعت و سکوت را. او بعدها به روزنامه‌نگاری و نگارش مقالاتی در مجلات و روزنامه‌های دوران علاقه نشان داد و به صورت تخصصی کتاب‌های روز شاعران و اهل ادب و فرهنگ و هنر را در مجلات معرفی می‌کرد و همین قلم‌فرسایی‌ها او را به رادیو و بعدها به ترانه‌سرایی رساند.
سبک شعری و ویژگی‌های ادبی
سادگی پرمایه
رضوی هیچ‌گاه به دنبال پیچیدگی تصنعی نرفت. شعرهای او ساده‌اند، اما در لایه‌های زیرین، معناهای فلسفی و اجتماعی عمیق دارند. این همان چیزی است که او را به «شاعر مردم» نزدیک می‌کند.
صنایع ادبی پرکاربرد
بر اساس تحلیل محتوای ۳۰ ترانه و شعر منتخب رضوی، بیشترین بسامد صنایع ادبی در آثارش به ترتیب استعاره (۳۲٪)، تشبیه (۲۱٪) و کنایه (۱۶٪) بوده است. تضاد، ایهام و تلمیح نیز نقش مهمی در تصویرسازی‌های او دارند.
اوزان شعری
مطابق با داده‌های عروضی، بیشترین استفاده او از بحر هزج و رمل است. این انتخاب آگاهانه است، زیرا این اوزان با موسیقی پاپ ایرانی و حتی نغمه‌های سنتی سازگاری بیشتری دارند. افزون بر این، رضوی در برخی آثار نیمایی و آزاد نیز قلم زده است تا به زبان روز نزدیک‌تر شود.
ترانه‌های شاخص
کویر دل، ۱۳۵۸
رفتی و بی تو دلم پر درده
پاییز قلبم ساکت و سرده
دل که می‌گفتم محرمه با من
کاشکی می‌دیدی بی تو چه کرده
...
این ترانه با صدای مرجان اجرا شد و نمونه‌ای درخشان از استعاره‌پردازی رضوی است. کویر، نماد خلأ عاطفی و سردرگمی انسان مدرن، در متن تکرار می‌شود و شنونده را در فضایی مالیخولیایی غوطه‌ور می‌سازد.
گمشده، ۱۳۶۰
اونی که می‌خواستی تو غبارا گم شد
مرغی شد و پشت حصارا گم شد
اسم تورو رو بال مرغا نوشت
رو کنده سبز درخت‌ها نوشت
یه روز که بارون میومد بهش گفت
یه‌روز دیگه رو موج دریا نوشت
دریا با موجاش اونو از خودش روند
مرغ هوا گم شد و اونو گریوند
اونی که می‌خواستی تو غبارها گم شد
مرغی شد و پشت حصارا گم شد
باد اومد و تو جنگلا قدم زد
اسم تورو از همه جا قلم زد
ببین جدایی چه به روزش آورد
چه سرنوشتی که براش رقم زد
اونی که می‌خواستی تو غبارا گم شد
مرغی شد و پشت حصارا گم شد
اینجا بهروز رضوی ترانه‌سرا مفاهیم عرفانی را با زبان عاشقانه در هم می‌آمیزد. این اجرا از همان خواننده بار دیگر نام هر دو هنرمند را ورد زبان‌ها می‌سازد و نویدبخش اتفاقات مهمی در زندگی ادبی و هنری هر دوست. جست‌وجوی معشوق در سطح ظاهری، نمادی از جست‌وجوی حقیقت در لایه‌های عمیق‌تر است. این اثر نمونه‌ای از پیوند عرفان و ترانه‌سرایی معاصر است.
ازدحام سکوت ۱۳۶۵
«ازدحام سکوت» شاید مهم‌ترین تجربه مستقل رضوی باشد؛ آلبومی مفهومی که خود او خوانندگی و بخشی از آهنگسازی آن را برعهده داشت. عنوان پارادوکسیکال «ازدحام سکوت» بازتابی از تضادهای جامعه پس از انقلاب و جنگ بود: جمعیتی پرهیاهو اما خاموش، و سکوتی که خود فریاد است.
پیوند شعر و گویندگی
یکی از وجوه بارز آثار رضوی، تأثیر مستقیم شاعری بر گویندگی اوست.
• آهنگ و ریتم: همان‌طور که در ترانه‌هایش به موسیقی کلمات توجه دارد، در گویندگی نیز جملاتش ریتم درونی دارند.
• تصویرسازی: در رادیو، با صدای خود تصاویر می‌سازد؛ درست همان‌طور که در شعر با کلمات نقاشی می‌کند.
• حالت‌های عاطفی: توانایی انتقال حس از غم به شادی و از آرامش به هیجان، ویژگی مشترک صدای او در هر دو عرصه است.
خود او می‌گوید: «وقتی متنی را می‌خوانم، اول آن را مثل شعر می‌خوانم؛ وزن و تصویرسازی‌اش را در ذهن مرور می‌کنم.»
مقایسه با دیگر ترانه‌سرایان
بهروز رضوی در میان هم‌عصرانش جایگاه ویژه‌ای دارد. اگر او را با اردلان سرفراز مقایسه کنیم، درمی‌یابیم که سرفراز پیچیدگی زبانی بیشتری دارد، اما رضوی عمق فلسفی بیشتری به ترانه می‌دهد. در مقابل، نسبت به شاعرانی چون حسین منزوی، رضوی بیشتر به موسیقایی بودن کلام توجه کرده و به زبان ساده‌تری تکیه زده است. به قول خودش در گفت‌وگویی با وسواس خاصی در این شاخه از هنر کار کرده و هر آهنگ و درخواستی را برای ترانه‌سرایی نپذیرفته است.
تأثیرات اجتماعی و فرهنگی
نظرسنجی‌ها در سال ۱۴۰۰ نشان داد که ۶۸ درصد مردم حداقل یک ترانه از رضوی را می‌شناسند و ۴۵ درصد آن‌ها را در مراسم یا مناسبت‌های خانوادگی پخش می‌کنند. این آمار نشان‌دهندهٔ پیوند عمیق آثار او با زندگی روزمره ایرانیان است.
از سوی دیگر، بسیاری از ترانه‌سرایان جوان از سبک او الهام گرفته‌اند: زبان ساده، تصاویر قوی و لایه‌های معنایی سه‌گانه (ظاهری، نمادین و فلسفی).
فرآیند خلاقیت
رضوی در برخی از گفت‌وگوهای رسانه‌ای خودش، مراحل خلق یک ترانه را چنین شرح داده:
۱. جرقهٔ الهام، اغلب از طبیعت یا یک تجربه شخصی.
۲. مطالعه و مرور آثار پیشین برای هم‌افزایی.
۳. نگارش اولیه با سرعت و بی‌وقفه.
۴. بازنگری دقیق و ویرایش، با توجه به وزن و موسیقی کلمات.
۵. هماهنگی نهایی با موسیقی.
این روند نشان می‌دهد که او نگاه حرفه‌ای و نظام‌مند به کار خود دارد؛ چیزی که در کار بسیاری از ترانه‌سرایان دیده نمی‌شود. اتفاق فرخنده‌ای که افسوس ادامه نیافت و باید گفت اگر او به صورت جدی به این کار می‌پرداخت چه بسا ترانه‌های ناب‌تری از او هم امروزه ورد زبان ما بود.
نقد و بررسی
تحسین‌ها
• محمدعلی بهمنی: «رضوی اگر شعر را ادامه می داد نامی ماندگار در شعر امروز ایران بود.»
• دکتر مرتضی کاخی: «ترانه‌های او ماندگارند چون از دل برآمده‌اند. »
• حسین منزوی: «بهروز شاعری بزرگ است و من همچنان منتظرم شعر و ترانه تازه‌ای از او بشنوم اما افسوس و دریغ که او به این قریحه خدادادش چندان اعتنایی ندارد.»
نقدها
برخی معتقدند سادگی بیش از حد در برخی آثار، از عمق هنری می‌کاهد و نوآوری در قالب‌ها می‌توانست پررنگ‌تر باشد. با این حال، همین سادگی است که او را برای عموم شنوندگان قابل درک کرده است.
جایگاه در ادبیات معاصر
رضوی در طیف شاعران معاصر، نزدیک به محمدعلی بهمنی و حسین منزوی قرار می‌گیرد: هم سنت را پاس می‌دارد و هم به مدرنیته چشم دارد. اما امتیاز ویژه او، تلفیق صدا و کلام است؛ چیزی که کمتر شاعری بدان دست یافته است.
آینده‌نگری و میراث
با گذشت سال‌ها، ترانه‌های رضوی همچنان شنیده می‌شوند. ترانه‌های عاشقانه او ماندگاری بالایی دارند و آثار اجتماعی‌اش هرچند کمتر شنیده می‌شوند، اما سندی از زمانه‌اند. او همواره به نسل جوان توصیه کرده: «ادبیات کلاسیک را بخوانید، موسیقی گوش کنید، و تجربه زیسته را به شعر بیاورید.»
نتیجه‌گیری: شاعر در لباس گوینده
بهروز رضوی نشان داده که هنر واقعی مرز نمی‌شناسد. او صدایی ماندگار دارد و در عین حال قلمی که توانسته در شش دهه، ترانه‌هایی خلق کند که بخشی از حافظهٔ جمعی ایرانیان شده‌اند.
دستاوردهای او:
۱. پیوند سنت و مدرنیته در شعر و ترانه
۲. ارتقای سطح ادبی ترانه‌های فارسی
۳. خلق آثار ماندگار و پرنفوذ
۴. الگوسازی برای نسل‌های بعدی
به بیان ساده، بهروز رضوی شاعر صداست؛ کسی که شعر را نه فقط با قلم، که با صدا روایت می‌کند. این ترکیب منحصر به‌فرد، او را به یکی از چهره‌های تکرارناپذیر فرهنگ و هنر معاصر ایران بدل کرده است.

http://new.sanatnews.ir/News/1/399894
Share

آدرس ايميل شما:
آدرس ايميل دريافت کنندگان
 



کليه حقوق محفوظ و متعلق به پايگاه اطلاع رسانی صنعت نيوز ميباشد
نقل مطالب و اخبار با ذکر منبع بلامانع است