روزنامه اینترنتی فراز با سید محمد‌علی صادقی‌تکیه، حقوقدان و مدرس دانشگاه درباره فاجعه سگ‌کشی در گندک دماوند گفتگو کرده است.
روایت تازه از نحوه قتل‌عام سگ‌های گندک
گر‌چه اخبار و تصاویر دلخراش سگ‌های گندگ که به گفته حامیان محیط زیست همگی آنها دارای پلاک و توسط آنها واکسینه شده بودند، تحت الشعاع اخبار غم‌انگیزسیل‌‌های ویرانگر چند روز گذشته قرار گرفت؛ اما این موضوع باعث نشد تا این اتفاق ناگوار که به جریحه‌دار شدن احساسات عمومی منجر شد را با جریان سیل به فراموشی بسپاریم. در ویدئو‌های منتشر شده تصاویر دلخراشی از سگ‌هایی دیده می‌شد که در حال شیر دادن به توله‌هایشان کشته شده بودند. تصاویر منتشر شده از سطل‌های زباله‌های اطراف محل کشتار سگ‌ها بقایای ظروف پلاستیکی اسید‌های مصرفی برای کشتار سگ ها را نشان می‌داد.
فعالین محیط زیست و حامیان حیوانات تعداد سگ های کشته شده را بین ۱۶۰۰ تا ۱۷۰۰ قلاده اعلام کردند؛ اما «نقی میرزاکریمی»، سرپرست سازمان محیط زیست دماوند کشتار این تعداد سگ را انکار کرد و در یک نشست خبری که ۵ مرداد‌ماه برگزار شد، تعداد سگ‌های کشته شده را زیر ۵۰ قلاده و آن ها را سگ‌های بیمار به شمار آورد و نسبت به فحاشی‌های کاربران فضای مجازی نسبت به عاملان این کشتار واکنش نشان داد و آن‌‌‌را شلوغ کاری رسانه‌ای و حامیان حیوانات دانست.
سید محمد‌علی صادقی‌تکیه، حقوقدان و مدرس دانشگاه، در مورد اتفاقی که در روزهای گذشته در گندگ دماوند افتاد و کشتار سگ‌ها به دست عوامل شهرداری یا عاملین ارگان‌های دولتی و یا عمومی رخ داد گفت: «ظاهرا رئیس سازمان محیط زیست در مصاحبه با رسانه‌ها در خصوص کشتار سگ‌ها، کشتن تعداد ۱۷۰۰ سگ را تکذیب کرده است و کشتار تعداد زیر ۵۰ سگ را تاُیید کرده است. این مقام محترم دلیل این کشتار را هاری و بیماری این سگ‌ها اعلام کرده بودند و این حیوانات را در حکم حیوان موذی برشمرده و کشتن آنها را ضرورت اعلام کرد! باید بگویم چه ۱۷۰۰ یا ۱۶۰۰ سگ کشته شده‌ای که کشته شدن آنها شایع شده است، یا همین تعداد ۵۰ سگ کشته شده‌ای که رئیس محترم سازمان محیط زیست آن را پذیرفته است، به این عمل انجام شده آنها ایراد وارد است.در واقع من به تعداد سگ‌های کشتار شده کاری ندارم به نفس این عمل انجام شده ۲ ایراد بزرگ وارد است، یک ایراد قانونی و یک ایراد شرعی و فقهی.»
صادقی تکیه که از انتشار تصاویر سگ‌های کشته شده بسیار منقلب بود، در پاسخ سؤال خبرنگار ما در خصوص ایراد فقهی و شرعی کشتار سگ‌های گندگ گفت: «اگر بخواهم ابتدا از باب حقوقی به این موضوع نگاه کنیم، دستورالعملی وجود دارد تحت عنوان کنترل جمعیت سگ‌های بلا‌صاحب که وزارت کشور سال ۸۷ به شهرداری‌ها و دهیاری‌ها ابلاغ کرده است. در این دستوالعمل از لفظ سگ بلا‌صاحب استفاده شده است. در واقع سگ‌هایی که در کوچه و خیابان هستند و مالک خاص ندارند را در واقع سگ هار و وحشی و خطرناک به شمار نیاورده است و لفظ سگ بلا‌صاحب به کار برده شده که لفظ صحیحی است. نقل به مضمون در این دستورالعمل آمده که بایستی که شهرداری‌ها و دهیاری‌ها بیایند و تمهیداتی را بیاندیشند که این سگ‌ها را لزوماً زنده‌گیری کنند و نسبت به عقیم سازی آنها اقدام کنند و در پناه‌گاه‌هایی که احداث شده است، مجوز گرفته‌اند و تحت نظارت فعالیت می‌کنند، قرار دهند و در آنجا آب و غذا داده شوند تا به زندگی‌طبیعیشان ادامه دهند. ضمن اینکه در کوچه و خیابان و بیابان هم رها نباشند که این حیوانات بنا به غریزه طبیعی و حیوانی خود در مواقع خطر و برای دفاع از خود به کسی حمله نکنند و کسی را دچار گاز گرفتگی نکنند و جمعیت آنها هم کنترل شود.»
این حقوقدان در ادامه صحبت‌های خود گفت: «نفس سلب حیات جانداری که روح دارد و خداوند خالق آن است و به او حق حیات داده است ایراد دارد. باید به رئیس محترم سازمان محیط زیست بگویم جناب مسئول اگر این سگ‌های بلا صاحب و به قول شما سگ‌های هار و ولگرد که امروز توی گندک دماوند بودند، چرا مطابق با دستورالعملی که سال‌های گذشته از سوی وزارت کشور ابلاغ شده عمل نکردید؟ چرا خلاف قانون رفتار کردید؟ چه فساد مالی و اداری در مجموعه‌های ذی‌صلاح وجود داشته که در مورد این موضوع اقدام بایسته‌ای صورت نگرفته و مطابق با دستورالعمل عمل نشده است؟ چرا اقدام صحیح و به موقع انجام نشده و چرا جمعیت این سگ‌ها کنترل نشده که امروز ناگزیر به کشتار آنها شدید؟»
این مدرس دانشگاه خطاب به سرپرست سازمان محیط زیست دماوند گفت: « با توجه به مواردی که ذکر کردم، در قدم اول شما خلاف قانون عمل کردید و رفتار خلاف قانون هم هیچ توجیه قابل قبولی ندارد. دوم اینکه فیلمی که از کشتار سگ‌ها در فضای مجازی منتشر شد، عواطف عمومی را جریحه دار کرد و سیل فراوانی از اقشار جامعه، چه حامیان حیوانات و چه آنهایی که اصلا حیوان خانگی ندارند و تنها به دلیل بحث طهارت خود و نجاست سگ از آنها نگهداری نمی‌کنند، از این اقدام به خشم آمدند. بیشتر مردم به حکم شرع مقدس اسلام سگ را تنها نجس می‌دانند و این حیوان را پلید نمی دانند و با کشتار، زجر دادن و آسیب رساندن به آنها اصلا موافق نیستند. تعداد بسیار زیادی از مردم از این موضوع رنجیده خاطر شدند و این موضوع واقعا قابل تاُمل است.»
صادقی تکیه در ادامه این بحث توضیح داد:«در فیلم منتشر شده ما شاهد بودیم که بسیاری از سگ‌های کشته شده دارای پلاک بودند، یعنی قبل از کشته شدن توسط حامیان یا توسط هر گروهی زنده گیری، عقیم و واکسینه و سپس رها سازی شده بودند، لذا ادعای رئیس سازمان محیط زیست با در نظر گرفتن شواهد و مستندات موجود مردود است. صرف نظر از اینکه در کشتن سگ‌ها خلاف قانون عمل شده است، یعنی مطابق با دستورالعمل وزارت کشور مبنی بر کنترل جمعیت سگ های بلا صاحب مصوب سال ۱۳۸۷ اقدام نشده است. نقص به صورت مشهود در اجرای این دستورالعمل دیده می‌شود.»
این مدرس دانشگاه در ادامه صحبت‌های خود ضمن اعتراض شدید به کشتار سگ‌ها گفت: «این سوء‌مدیریت‌ها و عملکرد مدیران و تصمیم‌گیری‌های نادرست آنها باعث مخدوش شدن اعتقادات شرعی و مذهبی مردم می‌شود که این یک آسیب جدی به اعتقادات دینی و مذهبی مردم به شمار می‌رود. به زبان ساده‌تر با ید بگویم در بین عوام این گونه جا افتاده که چون سگ نجس است، مسئولین به خود اجازه می‌دهند که به حکم اسلام سگ‌ها را بکشند و این رفتار غیر انسانی را انجام دهند.هیچ مجوز شرعی و قانونی برای این اقدام وجود ندارد.این گونه اعمال خلاف انسانی و نادرست عقاید دینی، مذهبی و شرعی مردم را نشانه گرفته است و دیدگاه مردم را نسبت به دین مبین اسلام که به دین راُفت و مهربانی از آن یاد می‌کنیم مخدوش می‌کند.»
صادقی تکیه در ادامه صحبت‌های خود در خصوص سیمای مهربان دین اسلام گفت: «ما با چنان شریعت که سرشار از مهربانی است مواجه هستیم و بعد مسئولین ما می‌آیند با یک سوء مدیریت و با یک رفتار نادرست کل وجهه دین مبین اسلام و فقه امامیه مذهب تشیع و سایر مذاهب اسلامی را مخدوش می‌کنند و باور‌های مردم را نسبت به دین مبین اسلام متزلزل می کنند. این صدمه بزرگ و جبران ناپذیری است که به دین زده می شود. آیات و روایات متعدد داریم که ما اجازه نداریم حیوانات را شکنجه کنیم و آنها را زجر دهیم. اتفاقی بسیار زشت و زننده در گندگ افتاد و این سگ‌ها را مقابل چشم هم با تیر و گلوله و به گفته بعضی از حامیان حیوانات با تزریق اسید کشتند. از دیدن تصاویر واقعا قلبم به درد آمده است. در دین مبین اسلام آمده است اجازه ندارید حیوانی را جلو چشم حیوان دیگر ذبح کنید، چرا که این‌کار مکروه است و حتی بعضی از فقه‌ها مثل شیخ طوسی این‌کار را حرام اعلام کردند. بعد این‌ها آمدند در گندگ سگی را که توله داشت و تولههایش به پستان مادر آویزان بودند را جلوی چشمان تولههایش کشتند. این‌کار چه توجیهی دارد؟