چه کسی خانم مدیرعامل را کشت؟
تاريخ :
يازدهم مرداد 1404 ساعت 16:09
|
|
کد : 336967
|
تحقیقات همچنان ادامه داشت تا اینکه چند روز پیش متهم به ارتکاب جنایتی هولناک اعتراف کرد و ماجرا را اینطور توضیح داد: «در شرکت با زن جوانی ارتباط مخفیانه برقرار کردم و همسرم متوجه این موضوع شد. او زن جوان را اخراج کرد. من نیز که از زندگی با او خسته شده بودم، تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم. بیست و ششم فروردینماه سال ۱۴۰۲، مرگ مشکوک زن جوانی در یکی از شرکتهای خصوصی پخش لوازم شیمیایی به مرکز فوریتهای پلیسی۱۱۰ گزارش داده شد که به دنبال اعلام این خبر تحقیقات آغاز و مشخص شد که زن جوان بر اثر مصرف سیانور دست به خودکشی زده است.
به گزارش اعتماد، مدتی بعد پدر متوفی به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ رفت و گفت: «دخترم مدیرعامل شرکت بود. او با همسرش در یک شرکت کار میکردند و با هم اختلافات بسیاری داشتند. همسر دخترم با زن جوانی که به عنوان مسوول فروش در شرکت فعالیت داشت، ارتباط پنهان برقرار کرده بود. همه متوجه این موضوع شده بودند برای همین دخترم آن زن جوان را اخراج کرد.»
او در ادامه گفت: «دخترم انسانی قوی بود و چون فرزند داشت، اصلا به خودکشی فکر نمیکرد. شوهرش میخواست دخترم را طلاق دهد، اما او به خاطر اینکه نمیخواست زندگیاش نابود شود، قبول نمیکرد. این مرگ عادی نیست و میخواهم درباره این موضوع تحقیق شود.»
پس از ثبت شکایت و تشکیل پرونده در دادسرای جنایی، تیمی از کارآگاهان اداره دهم وارد عمل شدند و در نخستینگام پای در شرکت مورد نظر گذاشتند که با تحقیقات میدانی پی بردند زن جوان قبل از اینکه فوت کند با شوهرش در اتاق مدیرعامل جلسه داشته است که همین موضوع شک پلیس را برانگیخت.
در ادامه تحقیقات، کارآگاهان با انجام بررسیهای نامحسوس از خانواده شوهر این زن جوان به سرنخ جدیدی دست یافتند. یکی از کودکان خردسال خانواده هنگام بازی و از روی کنجکاوی، دست خود را داخل جیب شلواری که روی چوبلباسی آویزان بود، برده و بستهای حاوی پودر سفیدرنگ پیدا کرده بود. کودک، این بسته را به دیگر اعضای خانواده نشان داده بود. اقدامی که واکنش عجولانه و آشکار شوهر این زن را به دنبال داشت.
تیم جنایی در شاخه بعدی از تحقیقات خود با اقدامات فنی و مخابراتی، متوجه شدند که شوهر این زن به قصد قتل او سیانور خریداری کرده و تصمیم داشته است پس از اینکه جنایت را انجام دهد با زن دیگری که از شرکت اخراج شده بود، ازدواج کند. کارآگاهان پس از جمعآوری ادله و مدارک موجود مبنی بر ارتکاب جنایت، خیلی زود راهی خانه مظنون شدند و او را در یک عملیات ضربتی دستگیر کردند، اما متهم در جریان تحقیقات با اظهارات ضدونقیض منکر قتل همسرش شد و مدعی بود که او دست به خودکشی زده است.
تحقیقات همچنان ادامه داشت تا اینکه چند روز پیش متهم به ارتکاب جنایتی هولناک اعتراف کرد و ماجرا را اینطور توضیح داد: «در شرکت با زن جوانی ارتباط مخفیانه برقرار کردم و همسرم متوجه این موضوع شد. او زن جوان را اخراج کرد. من نیز که از زندگی با او خسته شده بودم، تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم. روز حادثه به بهانهای وارد اتاق مدیرعامل شدم و با یکدیگر مشغول صحبت بودیم که ناگهان برای انجام کاری به بیرون از اتاق رفت.»
متهم در ادامه گفت: «میدانستم که در خوردن قرص بسیار وقتشناس است؛ به همین خاطر یکی از کپسولها را در آوردم و پس از اینکه محتویات آن را خالی کردم داخلش سیانور ریختم. در ادامه از اتاق بیرون آمدم و منتظر ماندم. ساعتی بعد فریادهای کمک کمک کارکنان شرکت به گوش رسید. همسرم حالش بد شده بود. با اورژانس تماس گرفتیم، اما دیگر کار از کار گذشته بود.»
پس از این اعترافات تکاندهنده، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ ماموریت یافتند با اقدامات اطلاعاتی، تحقیقات خود را در رابطه با این پرونده ادامه دهند. با دستور قاضی محسن اختیاری، بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی، متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت و تحقیقات همچنان ادامه دارد.
|