با این میزان دورریز سالانه میتوان ۱۵ میلیون نفر را غذا داد!
تاريخ :
بيست و چهارم ارديبهشت 1404 ساعت 12:00
|
|
کد : 302883
|
بررسیها نشان میدهد حجم مواد غذایی هدر رفته در ایران به اندازهای است که با آن میتوان غذای ۱۵ میلیون نفر را در سال تأمین کرد. ضایعات سالانه مواد غذایی در ایران معادل ۳۵ میلیون تن با ارزش تقریبی ۱۵ میلیارد دلار است.
به گزارش ایسنا، روزنامه «ایران» در گزارشی لزوم فرهنگسازی برای اصلاح الگوی مصرف را بررسی کرده و نوشته است: روزانه ۸ تُن دور ریز برنج در کشور داریم! این آمار عجیبی است که با نگاهی به خانههای تکتکمان عجیب به نظر نمیرسد؛ سه نفر بیشتر نیستیم اما همیشه به اندازه شش نفر غذا درست میکنیم، استدلالمان هم جالب است «شاید یکی سر ظهر در خانه را زد و سرزده آمد» یا «همیشه در خانه سیب زمینی و پیاز باشد شاید کسی سر رسید.» این میهمان غیر منتظره هیچ وقت هم نمیآید و همین باعث میشود تا بخشی از غذای اضافی و محصولات خریداری شده از میوه گرفته تا غذا راهی سطل زباله شود؛ موضوعی که رئیس سازمان تحقیقات کشاورزی هم به تازگی به آن اشاره کرده و آماری عجیب از دور ریز برنج در کشور داده است. دور ریز غذا یکی از نکات منفی در فرهنگ غذایی ماست، هر غذایی که دور ریخته میشود، انگار بخشی از منابع آبی، خاکی و انرژی کشور را با آن راهی سطل زباله میکنیم. براساس آخرین گزارش سازمان ملل، روزانه حدود یک میلیارد تُن وعده غذایی از بین میرود. تخمین زده میشود در ایران هر خانوار سالانه ۹۳ کیلوگرم مواد غذایی دورریز دارد. اگر مقیاس خانوار ۳ نفر باشد، هر فرد ایرانی ۳۱ کیلوگرم پسماند غذایی دارد. این افراط و تفریط در فرهنگ مصرف غذایی از کجا نشأت میگیرد؟
بررسیها نشان میدهد حجم مواد غذایی هدر رفته در ایران به اندازهای است که با آن میتوان غذای ۱۵ میلیون نفر را در سال تأمین کرد. ضایعات سالانه مواد غذایی در ایران معادل ۳۵ میلیون تن با ارزش تقریبی ۱۵ میلیارد دلار است.
درحالی که در اتحادیه اروپا با ٢٧ کشور عضو، فقط ٩ میلیون تن موادغذایی درسال راهی زبالهها میشود. نکته جالب اینجاست که برای تولید هر کیلوگرم برنج، حداقل ۲۵۰۰ لیتر آب مصرف شده و حدود یک کیلوگرم گاز گلخانهای تولید میشود. بنابراین هر کیلوگرم برنج دور ریخته شده به معنای اتلاف منابع آبی و افزایش آلودگی هواست. دکتر طاهره رستمی، جامعهشناس و عضو پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی، با اشاره به جایگاه والای فرهنگ میهماندوستی در جامعه ایرانی، بر لزوم اصلاح الگوی مصرف در جامعه تأکید میکند. او میگوید: «اینکه چرا غذا زیاد درست میکنیم یا بیشتر از نیازمان مواد غذایی تهیه میکنیم، به فرهنگمان برمیگردد. فرهنگ ما، فرهنگی است که همیشه با ذخیرهسازی و حفظ آبرو در برابر میهمان همراه بوده است. در خاطره جمعی ما، مادران و مادربزرگها بهترین مواد غذایی را برای پذیرایی از میهمان کنار میگذاشتند، کمکم این رویکرد به فرهنگ اسراف و گاه زیادهروی تبدیل شده است.» رستمی با اشاره به اینکه متأسفانه هنوز فرهنگ مصرف صحیح را در جامعه نیاموختهایم، ادامه میدهد: «از بزرگترهایمان شنیدهایم که مواد غذایی را نگه دار، شاید کسی آمد؛ همین باور، باعث میشود حتی در خرید میوه و سبزیجات نیز زیادهروی کنیم. با آنکه بالاترین سرانه خرید میوه را داریم، اما بخش زیادی از آن به مصرف نمیرسد. آیا تا به حال شده به تعداد مصرفتان، میوه یا پیاز و سیبزمینی بخرید؟ بسیار بعید است.» به گفته این جامعهشناس، ساختار جمعیتی و وضعیت اقتصادی امروز با گذشته تفاوت دارد: «اگر روزگاری به اقتضای شرایط، لازم بود مواد غذایی را ذخیره کنیم یا بیش از نیاز تهیه کنیم، امروز چنین ضرورتی وجود ندارد. ما باید شرایط جدید از جمله منابع محدود آب، کیفیت هوا، فرسایش خاک و تغییرات اقلیمی را در نظر بگیریم، چراکه سبک مصرف گذشته دیگر با واقعیتهای زیستمحیطی امروز همخوانی ندارد.»
فرهنگسازی در مصرف از آموزش تا عمل دکتر رستمی فرهنگسازی را یکی از ارکان اصلی اصلاح الگوی مصرف میداند و تأکید میکند که آموزش باید از سنین پایین آغاز شود: «در مدارس و دانشگاهها باید مفاهیم مصرف صحیح و پایدار آموزش داده شود. در کتابهای درسی هم باید نمادها و پیامهایی وجود داشته باشد که به حفظ منابع طبیعی و مسئولیتپذیری در مصرف بپردازد. حتی در مصرف روزمره مانند چای و نان نیز دورریز زیادی داریم. باید به اندازه مصرف کردن، تبدیل به ارزش اجتماعی شود.» او در ادامه به تجربههای موفق فرهنگسازی در کشور از جمله کمپینهای آموزش مدیریت مصرف آب مثل آموزشهای «با یک لیوان آب مسواک بزن» که در مدارس اجرا میشدند اشاره میکند که به تدریج در جامعه نهادینه شدهاند. در زمینه کاهش ضایعات نان؛ برخی نانواییها با ارائه بروشورهایی درباره نگهداری صحیح نان و ترویج خرید بهاندازه، گامی مؤثر برداشتهاند. آموزشهای تغذیه سالم در مدارس؛ طرحهایی چون «بشقاب سالم» یا «صبحانه سالم» الگوهای مثبتی در مصرف ایجاد میکنند. همچنین پویشهای مردمی در فضای مجازی نظیر «آشپزی بدون دورریز» یا «غذای فردا از تهدیگ امروز» با خلاقیت، الگوهای مصرف را اصلاح میکنند.» رستمی در ادامه با تأکید بر اینکه مصرف فقط یک رفتار شخصی نیست، توضیح میدهد که نحوه مصرف افراد ریشه در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه دارد: «بسیاری از رفتارهای مصرفی ما نه بر اساس نیاز واقعی، بلکه برای نشان دادن موقعیت اجتماعی، منزلت یا پایبندی به یک هویت خاص انجام میشود. در واقع، مردم گاهی به جای مصرف بر اساس ضرورت، بر اساس تصویر ذهنی که میخواهند از خود ارائه دهند، عمل میکنند.» او با بیان اینکه الگوهای مصرفی ما از دوران کودکی و از طریق نهادهایی مانند خانواده، مدرسه، رسانه و حتی محیطهای عمومی شکل میگیرد، میگوید: «این نهادها، آگاهانه یا ناآگاهانه، ما را با سبکهایی از زندگی و مصرف آشنا میکنند که بعدها به عادتهای روزمره ما تبدیل میشوند. بنابراین، اصلاح الگوی مصرف نیازمند مداخلهای ساختاری، برنامهریزیشده و گسترده است که باید از آموزشهای پایهای آغاز شده و تا سطح سیاستگذاری فرهنگی و رسانهای ادامه یابد. خوشبختانه مردم ما فرهنگپذیر هستند و آمادگی بالایی برای پذیرش ارزشهای مثبت جدید دارند. اگر آموزشها مستمر و با نیازهای امروز هماهنگ باشد، میتوان امید داشت که الگوهای مصرف نیز به سمت پایداری و مسئولیت اجتماعی حرکت کنند. اگر آموزش به اندازهای ریشهدار و مداوم باشد که خانوادهها در زمان خرید و پخت غذا به جای «مبادا کم بیاید» به «چقدر نیاز داریم» فکر کنند، میتوان امیدوار بود که جامعهای آگاهتر، سالمتر و مسئولتر از نظر مصرف خوراکیها و مواد غذایی سالم داشته باشیم.»
این ۸ محصول بیشترین ضایعات را دارند
در بیشتر استانهای کشور بخش زیادی از محصولات کشاورزی به ضایعات تبدیل میشود. عدم آگاهی بعضی از کشاورزان، کشت به شیوههای سنتی و نبود الگوی مناسب کشت، استفاده از کودها و سموم شیمیایی نامناسب، نگهداری و انبار کردن غیر اصولی محصولات کشاورزی، فرسایش ماشینآلات و ادوات کشاورزی از علل مهم تبدیل محصولات کشاورزی به ضایعات است. دکتر عادل میرمجیدی هشتجین، عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی که این روزها سرگرم انجام پروژهای تحقیقاتی در زمینه کاهش ضایعات است به «ایران» میگوید:«در حال حاضر تیم ما براساس برآوردهای کارشناسی انجام شده در قالب کارهای تحقیقاتی به صورت دقیق میزان ضایعات محصولات کشاورزی را در مراحل مختلف اندازهگیری میکند. نتایج اولیه در خصوص ۸ محصول به دست آمده است. این ۸ محصول که بیشترین ضایعات را دارند عبارتند از: انگور، گندم و آرد و نان، کاهو، گوجه فرنگی، هلو، شلیل، آلو و زردآلو.» او با استناد به گزارشهای فائو میگوید: « در این گزارشها آمده که در کشورهای در حال توسعه از جمله در ایران قسمت عمده ضایعات در مرحله برداشت و پس از برداشت است در حالی که در کشورهای توسعهیافته عمده ضایعات در مرحله مصرف است. بنابراین با استناد به گزارشهای فائو و با توجه به تحقیقاتی که در حال انجام آن هستیم تا این لحظه نمیتوانیم تأیید کنیم که نقطه بحرانی اول مصرف باشد. ولی مثلاً در مورد دور ریز روزانه ۸ تُن برنج در کشور به احتمال زیاد این آمار ۸ تن از مرحله تولید تا مصرف است و مصرف را هم آوردهاند.» میرمجیدی با بیان اینکه مکانیزه شدن کشاورزی صد درصد به کاهش ضایعات کمک میکند به توضیح سه مرحله برای کاهش ضایعات میپردازد: «در طرح کلان کاهش ضایعات و استفاده از زائدات در محصولات کشاورزی سه محور اصلی داریم. اولین محور سنجش میزان ضایعات محصولات اساسی و تعیین نقاط بحرانی ایجاد آن در مراحل پس از برداشت صید یا کشتار است. یعنی ضایعات فقط مربوط به محصولات کشاورزی نیست در مورد محصولات دامی و شیلات و آبزیان هم هست. توجه داشته باشید ضایعات محصولات کشاورزی در هیچ کشوری صفر نیست. در مرحله دوم شناسایی ضایعات یک محصول در مراحل مختلف خرده فروشی، فرآوری یا بستهبندی یا در مرحله انبارداری است که شناسایی میکنیم در کدام یک از آن مراحل تلفات محصول بالاست و بسته به نوع محصول باید چه کار کنیم، در این مرحله فناوریهایی را اصلاح و معرفی میکنیم که جلوی تولید ضایعات بیشتر گرفته شود. مثلاً اگر متوجه شویم بیشترین تلفات سیب زمینی، در انبارهاست باید شرایط نگهداری از جمله رطوبت و سایر پارامترها را طوری تعریف کنیم که منجر به کاهش ضایعات شود یا حتی ابعاد بستهبندی یا جنس ماده بستهبندی را تغییر بدهیم. با همه این اقدامات به هر حال ما یک سری ضایعات و پسماندهای اجباری داریم. در مرحله سوم از مرحله کاشت گرفته تا روشهای فرآوری روشهایی وجود دارد تا این ضایعات اجباری را به مواد با ارزش افزوده بالاتر تبدیل کنیم مثلاً از تفاله گوجه فرنگی که از کارخانههای ربسازی ایجاد میشود بتوانیم رنگدانه لیکوپن که یک رنگ طبیعی غذایی است را استخراج یا آنها را به خوراک دام تبدیل کنیم.»
|