کدام اسامی زنانه و مردانه در سریال‌ها بیشتر استفاده شدند؟
تاريخ : بيست و هشتم آبان 1402 ساعت 12:42   کد : 285129
نشست پژوهشی نام‌گذاری اشخاص در مجموعه‌های تلویزیونی سیما از منظر نام‌شناسی اجتماعی با حضور بهمن زندی، استاد دانشگاه و زبانشناس و جمعی از مدیران و پژوهشگران مرکز تحقیقات سازمان در ساختمان اداری جام‌جم برگزار شد.
به گزارش ایسنا، در ابتدای نشست، فاطمه عظیمی‌فرد، مدیر گروه زبان، هنر و زیبایی‌شناسی رسانه مرکز تحقیقات نکاتی را درباره اهمیت نام‌گذاری آثار تلویزیونی بیان کرد و گفت: برای دیدن و شناخت هر مجموعه تلویزیونی ابتدا نام آن است که توجه را جلب می‌کند. با مرور سریال‌های تلویزیونی هم اولین نکته‌ای که به چشم می‌آید، اسامی آن‌هاست. البته اینکه این عنوان‌ها چطور انتخاب می‌شوند، هم خودش مسئله‌ای جالب است، اما این نشست با تمرکز بر تأثیرات اجتماعی نام‌های سریال‌ها شکل گرفته و بر اساس پژوهشی که در این‌باره انجام شده سعی دارد تأثیرپذیری جامعه از نام آثار تلویزیونی و شخصیت‌های آن را بررسی کند.
در ادامه، بهمن زندی با اشاره به مفهوم نام‌شناسی اجتماعی آن را شاخه‌ای از زبان شناسی، یا معناشناسی دانست و گفت: نام‌ها، عنصرهای زبانی هستند که بخشی از دانش زبانی را که نتیجۀ‌ مراودات اجتماعی و تعامل فرد با محیط پیرامون است، تشکیل می‌دهند. به‌ همین سبب، آن‌ها در مطالعات زبان و هویت، نقشی اساسی ایفا می‌کنند. علاوه‌بر این، نام‌ها در ساخت‌شناختی افراد، در جوامع مختلف با تنوع زبانی و فرهنگی متفاوت، نقش مهمی دارند؛ ازاین‌ رو زبان‌شناسان شناختی نیز به مطالعۀ نام و نام‌گذاری علاقه‌مند هستند.
وی با اشاره به تحولات نامگذاری اشخاص در ایران، آن را از منظر تاریخی در چهار دوره ایران باستان، ایران اسلامی، ایران شیعی و مشروطیت و ایران معاصر بررسی کرد و گفت: در ایران باستان اسامی زیادی وجود داشته که با نام حیوانات ساخته می‌شدند. لهراسب به معنی دارندۀ اسب تندرو، گرشاسب به معنی دارندۀ اسب لاغر، ارجاسب به معنی به دست آورندۀ اسب، و گشتاسب به معنی دارندۀ اسب رهاکرده برای مسابقه از این جمله است. ضمن اینکه در این دوره نام‌های اسطوره‌ای (هوشنگ، منوچهر، کی‌کاووس، بهمن، بیژن، جمشید، ایرج، سیاوش، اسفندیار) و نام‌های تاریخی (کورش، آریو برزن، بردیا، اسکندر، مهرداد، سورنا، اردشیر، ساسان، شاپور، بهرام، قباد، انوشیروان و خسرو) هم رواج داشت.
این پژوهشگر با اشاره به نام‌هایی که در ایران اسلامی‌شکل گرفت، گفت: در این دوره ایرانیان تصمیم گرفتند از اسامی عربی استفاده کنند. از نام پیامبران بنی اسرائیل (ابراهیم، اسماعیل، یعقوب، یوسف، موسی و...) و نام‌های ترکیب شده با عبد و یکی از نام‌ها یا صفات خداوند (عبدالکریم، عبداللطیف، عبدالمجید، و نیز اسدالله، نصرالله و...) تا نام‌های مقدس اسلامی (فاطمه، زهرا، خدیجه، بتول، زینب و...) اسامی‌بود که انتخاب می‌شد. ضمن اینکه در این دوره متأﺛر از شاهنامه فردوسی و دیگر متون ادبی و تاریخی فارسی ما شاهد نام‌هایی در این زمینه بودیم.
زندی ورود اسلام به ایران و گسترش این دین را آغازی برای تغییر الگوهای رایج فرهنگی دانست و گفت: ایرانیان به دلایل گوناگونی چون تعریب یا عربی‌سازی نام‌ها، امید به قدرت و کسب ﺛروت و سرانجام از سرعقیده و باور به دین جدید، اندک اندک نام‌های ایرانی خود را کنار گذاشتند و نام عربی برگزیدند.
وی تعریب کسری به خسرو، کاووس به قابوس، نرگس به نرجس و برزگمهر به بوذرجمهر را از این جمله عنوان کرد.
این پژوهشگر نام‌گذاری در دوره سوم که با دولت شیعی صفوی و دولت سنی عثمانی معنی پیدا کرده را مترادف با رواج اسم علی و ترکیبات و معانی آن عنوان کرد و افزود: اسامی‌ای همچون مرتضی، اسدالله، حیدر، محمدعلی، علی‌محمد، حسنعلی، علی میرزا، حسینعلی و... در این دوره، نام‌های منبعث از فرهنگ شیعی در دوره سلسله‌های افشاریه، زندیه و قاجار هم کماکان بسامد بیش‌تری نسبت به نام‌های اسلامی غیر شیعی و نام‌های ایرانی داشتند.
مؤلف کتاب «زبان آموزی»، نام‌گذاری در دوره مشروطیت و ۱۰۰ سال اخیر را به دلیل تغییر حکومت متأثر از بازگشت به نام‌های اصیل و اسطوره‌ای ایرانی عنوان کرد و افزود: در این دوره در نتیجه بازشناسی مجدد، نام‌های اساطیر و پادشاهان و امرای دوران گذشته فزونی یافت.
زندی با اشاره به تحول در نام‌گذاری فرزندان از دهه ۵۰ به بعد را متأثر از تحولات اجتماعی سیاسی و دوران جنگ برشمرد و گفت: اوج بسامد بالای نام‌های مذهبی در سال‌های اول انقلاب است که در کل دختر و پسر به حدود ۶۵ درصد و در مورد پسران نزدیک به ۸۵ درصد رسید. اما سپس روند مذکور کاهشی شد تا اینکه در سال ۱۳۹۴ نزدیک به ۴۰درصد رسید.
وی مهم‌ترین روند گذر از انتخاب نام‌های کهنه و تغییر جهت در ترکیبی شدن اسامی را دو اتفاق مهم در نامگذاری دو دهه اخیر دانست و گفت: تغییر اسم غلام به امیر در اسامی ترکیبی نشانه عاملیت والدین است که اصل تحسین و تکریم را به جای بندگی و کوچک سازی فرزند خود قرار می‌دهند. مدرن‌سازی نام منطبق بر الگوی جامعه در حال گذار نیز به نمایش هویت انحصاری و متفاوت فرد در جامعه می‌انجامد.
نام شخصیت‌های سریال‌ها در دسته‌بندی هویتی
این استاد دانشگاه در بخش دوم این نشست به سراغ نام‌گذاری در بستر سریال‌های تلویزیونی رفت و گفت: در این پژوهش به رابطه نام‌های منتخب شخصیت‌های سریال‌ها با نام‌های پربسامد کودکان ایران پرداختیم. درخصوص نام شخصیت‌های زن سریال‌ها نام‌های سارا، نرگس، فاطمه، آرزو و نسرین برگرفته از سریال‌هایی که روی آنتن رفتند پرکاربردتر بودند.
وی ادامه داد: درخصوص نام شخصیت‌های مرد سریال‌ها نیز منصور و سعید در دهه ۸۰ پربسامدتر بود.
زندی با بررسی تاﺛیر احتمالی سریال‌ها بر انتخاب نام برای فرزندان از سوی والدین گفت: برای بررسی اینکه اسامی سریال‌ها تا چه میزان بر نام‌گذاری فرزندان تأثیر داشته‌است اسامی فرزندان از سال۱۳۸۳ تا ۱۴۰۰ بررسی شد ودست‌کم بین پخش سریال تا نامگذاری فرزندان فاصله یک ساله‌ای گذاشته‌شد. بر اساس یافته‌های این پژوهش رتبه نام‌گذاری اسامی‌ مانی پس از سریال«تب سرد»، پریا پس از سریال«زیر زمین»، هستی پس از سریال«میوه ممنوعه»، طاها پس از سریال «اغما»، درسا پس از سریال«بزنگاه»، یلدا پس از سریال«دلنوازان»، کیان پس از سریال «مختارنامه»، ستایش پس از سریال «ستایش» و نرگس پس از سریال«نرگس» و ... بسامد بیش‌تری پیدا کرد.
وی در بخش دیگری از سخنانش اسامی‌شخصیت‌های زن و مرد را براساس چهار هویت ملی، مذهبی، خنثی و قومی دسته بندی کرد و گفت: هویت خنثی، پربسامدترین هویت احصا شده است که بسامد آن در زنان و مردان متفاوت است. به طوری‌که هویت خنثی یعنی اسامی‌گل‌ها (نیلوفر، نسترن، رز)، طبیعت (شبنم، پگاه، ستاره)، زیبایی معنوی (آرزو، نوید، پیمان) و پرندگان (پرستو، شاهین) در دختران بیش‌تر از پسران به کار می‌رود.
زندی در پایان گفت: نام‌گذاری در عصر ما متأثر از رقابت میان منابع متون مقدس، کتب ادبی و رسانه‌های نوین است. در رقابت عاملیت یا نامگذار که شامل شیوخ و بزرگان قبیله و قوم، بزرگان خانواده، والدین با خود شخص شاهد تصویری هستیم که نشان از اثرگذاری رسانه‌ها خصوصا رسانه‌های اجتماعی در این فضا هستیم که قدرت رسانه تلویزیون نیز در آن سهیم است.