مجازات مرگ برای قاتل پسرعمو
تاريخ : بيست و هفتم بهمن 1401 ساعت 14:49   کد : 273922
اعتمادآنلاین: متهم در پی اختلاف بر سر هزینه مواد مخدر با پسرعمویش درگیر شد و او را مقابل یک قهوه‌خانه به قتل رساند.

این درگیری خونین در سال ۹۶ اتفاق افتاد. پلیس متوجه شد درگیری‌ای بین دو جوان رخ داده و سامان ۲۹ساله زخمی و به بیمارستان منتقل شده اما ساعتی بعد به خاطر شدت خونریزی جان سپرده است.

با مرگ پسر جوان تحقیقات پلیسی آغاز و در بررسی‌ها روشن شد سامان در درگیری با پسرعمویش عادل با ضربه‌های متعدد چاقو به شکم و سینه‌اش کشته شده است. با افشای این ماجرا، ماموران به ردیابی عادل پرداختند و او را بازداشت کردند.

پسرجوان به درگیری خونین با پسرعمویش اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت.

به این ترتیب برای متهم کیفرخواست صادر و پرونده‌اش به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و عادل از خود دفاع کرد.

در ابتدای جلسه وکیل اولیای دم از طرف پدر و مادر قربانی درخواست قصاص را مطرح کرد.

او گفت: پدر و مادر سامان نتوانستند در دادگاه قتل پسرشان شرکت کنند ولی اعلام کردند راضی به گذشت نیستند و فقط قصاص می‌خواهند.

سپس متهم به دفاع ایستاد و در تشریح انگیزه درگیری خونین گفت: من و سامان از بچگی با هم بزرگ شدیم و دوست بودیم و من هرگز راضی به مرگ او نبودم. آخرین بار او برای برادر معتادم مواد مخدر آورده بود و می‌خواست پول مواد را از من بگیرد. به همین خاطر با او درگیر شدم.

عادل توضیح داد: او چند بار مقابل خانه ما آمده بود تا پول موادمخدر را از من بگیرد. به او اعتراض کردم و گفتم اشتباه کرده که مواد مخدر در اختیار برادر کوچکم قرار داده است اما او ناراحت شد و با فحاشی از آنجا رفت. آخرین بار به قهوه‌خانه رفته بودم که با سامان روبه‌رو شدم. او در حال قلیان کشیدن بود که به من چپ نگاه کرد. به او اعتراض کردم و از قهوه‌خانه خارج شدم. بعد پسرعمویم را به بیرون صدا زدم.

وقتی سامان از قهوه‌خانه بیرون آمد با هم درگیر شدیم. او گلوی مرا گرفته بود و سرم را به عقب هل می‌داد. من هم در اوج عصبانیت چاقو کشیدم و چند ضربه به او زدم؛ اما اصلاً متوجه نبودم ضربه‌های چاقو به شکم و سینه او برخورد کرده است. من بعد از اینکه دستگیر شدم و فهمیدم سامان با ۱۰ ضربه چاقو از پا درآمده، خودم هم شوکه شدم.

او ادامه داد: وقتی دیدم پسرعمویم خونین روی زمین افتاده می‌خواستم او را به بیمارستان برسانم اما دوستانش سر رسیدند و به همین خاطر فرار کردم. می‌دانستم دوستانش او را به بیمارستان می‌رسانند. اشتباه کردم و حالا پشیمان هستم. باور کنید دعوا را او راه انداخته بود.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده، عادل را به قصاص محکوم کردند.