درخواست ازدواج، سر زن جوان را بر باد داد!
تاريخ :
بيست و نهم خرداد 1401 ساعت 10:21
|
|
کد : 267779
|
۹ اسفند سال ۱۳۹۳ زن جوانی به نام فتانه از خانه خارج شد تا به بهشت زهرا برود، اما دیگر برنگشت و با ناپدید شدن او خانوادهاش از پلیس درخواست کمک کردند.
در حالی که بررسیها در این خصوص ادامه داشت اول فروردین سال ۹۴ جسد زنی در بیابانهای اطراف خاوران کشف شد. هویت جسد ناشناس بود اما وقتی خانواده فتانه برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی رفتند راز ناپدید شدن زن جوان برملا شد.
دستگیری عامل جنایت
در ادامه بررسیها مشخص شد فتانه با مرد جوانی به نام شهروز در تماس بوده و آخرین بار هم با او قرار ملاقات داشته است.
مرد جوان به دستور بازپرس جنایی تهران بازداشت شد و در نهایت به قتل اعتراف کرد و گفت: من در یک کارگاه مبلسازی در جنوب تهران کار میکنم. فتانه هم چند باری از من وسایل چوبی خریده بود، همین مسأله باعث آشنایی ما شد. بعد از مدتی او موضوع ازدواج را مطرح کرد، اما من به خاطر شرایطی که داشتم نمیتوانستم با فتانه ازدواج کنم.
او ادامه داد: روز حادثه، فتانه به کارگاه آمد و سر همین موضوع با هم دعوایمان شد. من او را هل دادم که سرش به دیوار برخورد کرد اما آسیب زیادی ندید. بعد به من حمله کرد که گردنش را گرفتم، اما ناگهان متوجه شدم که بیحال روی زمین افتاده است. ناخواسته فتانه را به قتل رسانده بودم و از ترس جسدش را داخل خودروام گذاشته و در بیابانهای خاوران رها کردم.
با اعتراف متهم جوان به جنایت، باتوجه به درخواست اولیای دم برای قصاص، قضات دادگاه حکم بر اشد مجازات صادر کردند. با تأیید این حکم در دیوانعالی کشور پرونده برای اجرای حکم به شعبه چهارم دادیاری دادسرای امور جنایی پایتخت ارجاع شد.
با ارجاع پرونده به دادسرا، محمدامین کرمانینژاد، دادیار شعبه چهارم اجرای احکام و واحد صلح و سازش مستقر در دادسرای جنایی پایتخت چندین جلسه صلح و سازش با اولیای دم برگزار کردند تا اینکه در نهایت اولیای دم به خاطر رضای خدا از قصاص قاتل گذشت کردند.
باتوجه به اینکه شهروز حدود 7 سال در زندان به سر برده با رضایت اولیای دم، روز گذشته از زندان آزاد شد و زندگی جدیدی را آغاز کرد.
|